۱۳۹۰ مرداد ۷, جمعه

لحظه ديدار نزديك است





لحظه ديدار نزديك است

باز من ديوانه ام، مستم

باز مي لرزد، دلم، دستم

باز گويي در جهان ديگري هستم

هاي ! نخراشي به غفلت گونه ام را، تيغ !

هاي ! نپريشي صفاي زلفم را، دست!

آبرويم را نريزي، دل !

- اي نخورده مست -

لحظه ديدار نزديك است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر